اصطلاحات حمل و نقل هوایی به افرادی که در این صنعت فعالیت دارند امکان میدهد به دقیقترین شکل ممکن منظور خود را به هم منتقل کنند. به این ترتیب آشنایی با این اصطلاحات برای اهالی فن و آنهایی که در این صنعت مشغول هستند ضروری است. اصطلاحات تخصصی شامل چندین دسته از کلمات میشوند که برای معرفی حالت بار، نوع حمل بار، قوانین مرتبط با گمرک و ترخیص بار، اسناد مورد نیاز بینالمللی برای حمل بار، و مواردی از این دست میشود.
حمل و نقل هوایی سریعترین نوع حمل و نقل در جهان است و قوانین آن یکی از حساسترین و دقیقترین قواعد موجود در میان انواع روشهای حمل و نقل هستند. اگر شما هم قصد استفاده از این خدمات را برای صادرات یا واردات کالاهای خود دارید، بهتر است هر چه سریعتر با اصطلاحات تخصصی این صنعت کاربردی آشنا شوید؛ زیرا عدم آشنایی شما با این اصطلاحات ممکن است در بسیاری از مقاطع کسب و کار، سبب زیان شما شود.
در این مطلب از وبلاگ ستاره آبی دریا قصد داریم اصطلاحات حمل و نقل هوایی بینالمللی را به شما مخاطبان عزیز معرفی کنیم. برای این کار به سادگی کلمه یا اصطلاح تخصصی را به زبان انگلیسی آورده، و توضیح فارسی کارکرد و نقش هر اصطلاح در مقابل آن تعریف و مشخص میشود.
اصطلاحات حمل و نقل هوایی
در ادامه اصطلاحات حمل و نقل هوایی بر اساس حروف الفبا معرفی میشود. بعضی از این اصطلاحات تخصصی حمل و نقل، با انواع دیگر حمل و نقل مثل حمل و نقل دریایی بینالمللی مشترک بوده و شباهت زیادی به هم دارند. این امر طبیعی است زیرا موارد و امور مرتبط با تولیدکنندگان، مشتریان، موارد مربوط به بار و بستهبندی آن و بسیاری از مسائل در حوزه اقتصاد و تجارت بینالملل دارای شباهتهایی به هم باشند. این در حالی است که بسیاری از اصطلاحات حمل و نقل هوایی مختص به خود این صنعت بوده و به وسایل، تجهیزات، قوانین و مقرراتی که در این نوع حمل و نقل وجود دارد اشاره دارند.
A
Agent: رابطه موجود بین دو طرف که یک طرف آن وظیفه انجام کاری برای طرف دیگر را دارد.
Air Waybill: سندی که توسط فرستنده یا از طرف او ثبت شده، و به عنوان مدرک قرارداد بین فرستنده و شرکت هوایی منتقل کننده بار کاربرد دارد.
Aircraft on the ground: به قطعاتی اشاره دارد که برای برگرداندن یک هواپیما به کار مورد نیاز هستند.
B
Booking: تقسیم ظرفیت فضا یا وزن کالاها پیش از ارسال توسط هواپیما.
C
Cargo: یا «کالا»، به معنای هر باری است که توسط یک هواپیما منتقل میشود.
Cargo Accounts Settlement System: یک سیستم حسابداری و ذخیره حسابها بین خطوط هوایی و عوامل انتخاب کارگوها.
Cargo Declaration: اطلاعاتی که قبل از رسیدن یک بار به گمرک توسط کارگو تهیه شده و مشخصات بار و کالا را معلوم میکند.
Cargo Manifest: سندی که مقدار بار را مشخص میکند. عموما در ورودی/خروجی گمرک مورد استفاده قرار میگیرد.
Carriage: به آن «حمل و نقل» هم گفته میشود، به معنای انتقال بار توسط هواپیما است.
Carrier: دستگاهی که حمل و نقل به وسیله آن انجام میشود.
Certificate of Origin: یکی از اصطلاحات حمل و نقل هوایی بسیار مهم است و سندی است که مشخص میکند منبع کالا کدام کشور بوده است، بعضی از کشورها برای ورود کالا این سند را لازم دارند.
Commercial Invoice: سند فرستنده که کالاهای مورد حمل و ارزش آنها را توصیف میکند و برای تمام بارهای بینالمللی لازم است.
Consignee: شخصی که نام او روی بارنامه میآید و کسی است که باید بارها به او تحویل داده شوند.
Customs: اداره گمرک دولتی که مسئول بررسی قوانین گمرکی و مالیاتی مرتبط با کالاها است.
Customs Broker: فردی که متخصص کار ترخیص از گمرک است. ترخیص کار.
D
Dangerous Goods: اشیا و مایعاتی که قادر به آسیب رساندن قابل توجه به سلامتی، امنیت و یا دارایی دیگران در هنگام حمل و نقل هوایی هستند.
Description of Goods: توصیف ساده جنس کالاها در حدی که برای سیستم بانکی، گمرک، آمار و امور بندری کفایت کند.
Destination: آخرین محل توقف مطابق با قرارداد حمل و نقل هوایی.
E
Export Permit: یک سند دولتی است که اجازه صادرات کالاهای مشخصی به کشورهای مشخص را میدهد.
F
Flight Number: مشخصات یک پرواز.
Forwarder: توسط فرستنده انتخاب شده و به عنوان عاملی که برای خط هوایی کار میکند، وظیفه هماهنگی محمولههای خارجی را به عهده میگیرد.
G
General Sales Agent: عاملی که در یک کشور وظیفه هماهنگ کردن امور حمل و نقل و صادرات هوایی را دارد.
Gross Weight: وزن یک بار، کانتینر، و مواد بسته بندی آن است.
H
Health Certificate: سندی که توسط دامپزشک برای نشان دادن سلامت حیوانی که قرار است ارسال شود صادر میشود. یکی از اصطلاحات حمل و نقل هوایی است که برای مشخص کردن سلامت حیوانات کاربرد دارد.
I
Import Permit: سندی است که توسط بعضی از دولتها صادر شده و اجازه واردات کالا به آنها را میدهد.
Interline Carriage: انتقال یک محموله با استفاده از دو یا چند هواپیما در مسیرهای مشخص.
K
Kyoto Convention: توافقی بینالمللی برای ساده و هماهنگسازی فرایندهای گمرکی.
L
Letter of Credit: سندی که از سوی بانک به نفع یک خریدار صادر شده و در آن به فروشنده میزان اعتبار و روش پرداخت مبلغ را در شرایط مشخص معرفی میکند. در اصلاحات حمل و نقل هوایی فارسی به بارنامه هم ترجمه میشود.
N
Net Weight: وزن واقعی یک محموله که به بسته بندی آن تعلق دارد.
Notification of Arrival: یک پیام کتبی به دریافت کننده بار که به او رسیدن بار را اطلاع میدهد.
O
Origin: نقطه شروع یک حمل و نقل.
R
Receiving Carrier: وسیلهای که بار را از فرستنده تحویل میگیرد.
Rerouting: مسیرهایی که برای پرواز احتمالی یک باربر هوایی در صورت بروز مشکل در مسیر اصلی تعریف میشود.
Routing: مسیری که در اصل یک باربر هوایی باید آن را برای رسیدن به مقصد دنبال کند.
S
Shipment: یک یا چند کالا که توسط یک باربر از فرستنده تحویل گرفته و در یک آدرس مشخص باید به تحویل گیرنده تحویل داده شود. به معنای «بار» در اصطلاحات حمل و نقل هوایی فارسی هم استفاده میشود.
Shipper: شخصی که ترتیب ارسال یک بار را میدهد. به عنوان «فرستنده» هم شناخته میشود.
Special Instructions: دستورالعملهای نحوه پردازش یک بار و/یا محل تحویل و ارائه آن است.
T
Tariff: نرخها، حقالزحمهها و قواعد مرتبط در یک حمل کننده.
The Air Cargo Tariff: قواعد قانونی و دستورالعملهای باربری بینالمللی هوایی است.
Transfer: حرکت بار از یک حمل کننده به حمل کننده دیگر مطابق با ترنفسر مانیفست.
Transfer Manifest: سندی که توسط یک حملکننده بار برای انتقال بار ثبت میشود و توسط حملکننده تحویل گیرنده مورد تائید قرار میگیرد.
Transfering Carrier: حمل کنندهای که بار را در یک نقطه مشخص به حمل کننده دیگر منتقل میکند.
Transshipment: خالی کردن بار از یک پرواز و پر کردن آن در یک پرواز دیگر.
Transit: یک توقف مشخص در مسیر که در آن بار مورد بررسی قرار میگیرد.
U
Until Load Device: یک پالت یا کانتینر که برای حمل بار در هواپیما از آن استفاده میشود. در اصطلاحات حمل و نقل هوایی به آن ULD هم گفته میشود.
ULD Control Receipt: فیشی است که برای مشخص کردن تعداد و نوع ULD هایی که برای حمل بار مورد استفاده قرار گرفتهاند کاربرد دارد.
V
Valuable Cargo: باری که دارای ارزش بالایی باشد و برای حمل آن نیاز به رعایت برخی نکات و مراقبتها وجود داشته باشد.
سخن پایانی
در این مطلب از سایت ستاره آبی دریا از اصطلاحات حمل و نقل هوایی در اسناد، مدارک، رویهها و فرایندهای حمل و نقل هوایی بینالمللی استفاده میشود. این اصطلاحات معنای دقیق و مشخصی دارند که بدون درک مناسب آنها امکان برقراری ارتباط در این صنعت با دیگران وجود ندارد. به همین دلیل آشنایی با این اصطلاحات برای فعالیت موفق در زمینه حمل و نقل هوایی ضروری است. اصطلاحات انگلیسی حمل و نقل هوایی برای تعریف دقیق اجزای مختلف این صنعت کاربرد دارند. فعالانی که در زمینه حمل و نقل هوایی مشغول هستند با آشنایی با این اصطلاحات میتوانند از بروز مشکلات جلوگیری کنند.
این اصطلاحات به ویژه برای آنهایی که در کار صادرات یا واردات مشغول فعالیت هستند اهمیت زیادی دارد. بسیاری از این اصطلاحات ساده هستند اما از آنجا که پسزمینه مشخصی دارند، بدون آگاهی از این پسزمینه قابل درک نیستند. این در حالی است که برای انجام امور مختلف مرتبط با واردات، صادرات، گمرک، و مواردی از این دست نیاز به آشنایی با این اصطلاحات وجود دارد. در این مطلب از وبلاگ ستاره آبی دریا ضمن معرفی کاربردیترین اصطلاحات حمل و نقل هوایی به زبان انگلیسی، سعی کردیم سادهترین و خلاصهترین تعریف را برای آنها ارائه بدهیم. با خواندن این مطلب و توجه به اصطلاحات تخصصی، میتوانید در صورت نیاز و برخورد با این اصطلاحات در زمینه کاری، از پس درک مفهوم در آمده و تصمیم متناسب با موقعیت را بگیرید.